سایهسایه، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

داستان های من و بابام

یه روز خوب میاد!

1391/9/17 12:15
نویسنده : سایه
1,095 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز خوبم میاد که من بشینم با همه جمع بازی کنم.
یه روز میاد که بالاخره منم تو جمع داد بزنم کلی کار هیجان انگیز دیگه
اینا رو به این دلیل می گم چون داستان مهمونی ها و دورهمی ها طوریه که من مشارکتی توش ندارم نه منو بازی می دن و نه...
البته همه حواسشون به من هست، اما خوب بازی های جمعی یه چیز دیگه هست!
به هر حال یه روز خوب میاد که ما هم همراه با همه باشیم و دیگه یه آیپد ندن دستمون که سرمون گرم باشه تا بتونن همه با هم بازی کنن!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان رادین
14 بهمن 91 14:50