سایهسایه، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

داستان های من و بابام

سال نو مبارک

1392/1/14 23:27
نویسنده : سایه
1,309 بازدید
اشتراک گذاری

بابا میگه 1 من می گم دو ... سه
کمک به مامان تو جمع کردن رخت خوابم
مامان میگه کلاغ من می گم پــــــــــــــر
غذا با چنگال می خورم
کلی دست میزنم واسه خودم
بابام میگه نه متوجه منظورش می شم
اینا کارایی که تو اول سال جدید کردم

 

عید شما مبارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان فرنیا
17 فروردین 92 9:25
سلام
چه عجب اپ کردید حالا بعد ازا ینهمه مدت امدید ان هم اینقدرکوتاهخوبکمی عکس بیشتر نوشتن بیشتر
ایشالله سال پرکاری برای بابایی و مامانی باشه بیان زود زود اپ کنن
عید تون مبارک


مامان فرنیا باورتون نمیشه قبل عید چقدر درگیر بودیم
حالا توضیحاتشو می نویسیم :دی
عید شما هم مبارک
مامان فرنیا
28 فروردین 92 14:12
قرار بود بیایید توضیح بدید پس چی شد؟ امروز28فروردینه ها


شرمنده دیر شد :دی اما شد
...مــــامـــــان آتیــــن ...
5 اردیبهشت 92 22:28
سال نو شما هم مبارک

روی ماه سایه کوچولو رو از طرف من ببوسید


ممنون